نقد و بررسی: Dishoom، Battersea | جنوب غربی لندن


دیشوم به تازگی دهمین شعبه خود را در نیروگاه Battersea افتتاح کرده است.

این رستوران اولین بار در کاونت گاردن توسط شمیل و کاوی تاکرار در سال 2010 افتتاح شد و یک دهه بعد چندین شعبه در سراسر کشور وجود دارد.

این گروه از کافه های قدیمی ایرانی که در دهه 1960 در بمبئی معروف بود، الهام گرفته شده است.

این روزها کافه های ایرانی تقریباً از بین رفته اند، اما دیشوم به آنها و غذاهای بمبئی ادای احترام می کند.

Dishoom رستورانی است که برای من، در خانه خود در ولز جنوبی، مجسم لندن بود.

داستان‌ها و پست‌های اینفلوئنسرهای مورد علاقه‌ام را می‌دیدم که از دال سیاه معروف لذت می‌برند و از حسادت سبز می‌شدم.

دوستان ساکن لندن من داستان‌هایی درباره خوشمزه بودن صبحانه دیشوم برایم تعریف می‌کنند و تصمیم می‌گیرند که وقتی در نهایت به لندن نقل مکان کردم، من هم در دیشوم غذا بخورم.

هنگامی که این فرصت در نهایت چهار ماه پس از زندگی من در لندن به وجود آمد، از نظر فنی یک روز دو نیمه بود – یک بعد از ظهر در Wetherspoons با دوستان دوره روزنامه نگاری ام گذرانده بودم، و یک شب که در جدیدترین غذاخوری Battersea در حال خوردن و صرف غذا بودم.

من و دوستم اولی ساعت شش و نیم رسیدیم و رستوران شلوغ بود.

میزهای بزرگی از همکارانی که کریسمس پوشیده بودند، خانواده‌هایی که دوباره به هم می‌رسیدند و دوستانی که به هم نزدیک می‌شدند، وجود داشت که شور و نشاط واقعی را به فضا اضافه می‌کرد.

فوراً به میزمان نشان داده شدیم، یکی از سرورها منو را با جزئیات توضیح داد و چندین غذا را که بعداً امتحان کردیم توصیه کرد.

نور درست بود – کم، اما نه خیلی تاریک و موسیقی بدون اینکه زیاد باشد، فضا را تقویت می کرد.

تصویری از Ollie در Dishoom.  تصویری از Ollie در Dishoom.

برای شروع، اولی و من دو کوکتل را انتخاب کردیم.

او یک “India Gimlet” را امتحان کرد – یک کوکتل مبتنی بر جین که با لیموترش رز و تلخ کرفس سرو می شود.

من برای یک “Bollybelini” رفتم که به من گفته شد محبوب ترین کوکتل آنها است.

مخلوط شربت تمشک، لیچی، گل رز و هل با شراب گازدار شیرین و گازدار بود بدون اینکه زیاد باشد. می توانم بفهمم چرا اینقدر محبوب است.

وقتی مردم می گویند غذای دیشوم خوب است، واقعاً به هم نمی ریزند.

همه چیزهایی که از سیب زمینی سرخ کرده بامیه گرفته تا دال سیاه خوردیم واقعاً لذیذ بود.

سیب زمینی سرخ شده بامیه به طرز باورنکردنی تند و تیز و ترد بود، و مجموعه ای از چاتنی که با آن سرو می شد، ترکیب فوق العاده ای ایجاد کرد و اشتهای ما را برای چیزهای بیشتر خیس کرد.

پیشخدمت ما به ما گفت مردم فقط برای خوردن دال سیاه به دیشوم می آیند و من تعجب نمی کنم. ملایم بود، اما در عین حال غنی بود، و برای یک عصر دسامبر بسیار گرم بود.

آن را با نان سیر و برنج باسماتی بخار پز پاک کردیم.

ما همچنین مرغ Bhatti را امتحان کردیم که مخصوص سرآشپز است. این مرغ که به عنوان نسخه کمتر شناخته شده مرغ تنوری توصیف می شود، بسیار خوشمزه بود، اما من می گویم که فقط مرغ خوب پخته شده با سالاد پیاز سرو می شود.

از طرف دیگر میگوهای ماسالا از نظر اندازه و طعم سخاوتمندانه بودند.

ما سیب زمینی های باروتی بدنام پخته شده در کره، معطر و سبزی را امتحان کردیم و به نظر من آنها ستاره نمایش بودند.

کی میدونست که سیب زمینی میتونه اینقدر مزه داشته باشه؟!

برای اندازه گیری خوب، ما یک کاسه سبزی را انتخاب کردیم – کلم بروکلی و نخود برفی که با فلفل و لیموترش سرو می شود.

اگرچه ما به طرز باورنکردنی سیر شده بودیم، اما یخ کالا خطا گولا را برای پودینگ امتحان کردیم.

طبیعت با طراوت تکه های یخ، با شیرینی شربت کوکوم و زغال اخته و طعم تند فلفل قرمز و نمک مطمئنا جالب بود و ترکیب طعم آن بسیار خوب عمل کرد.

در کل، بخش‌ها سخاوتمندانه بود – حتی برای روز بعد غذای باقی‌مانده داشتیم – و کارکنان بسیار مراقب و دوستانه بودند.

من در حال حاضر مشتاقانه منتظر دیدار بعدی خود هستم.

دفعه بعد فکر کنم برم صبحانه بخورم.



منبع